امروزه با توجه به رقابت بالای که بین کسب و کارهای مختلف است-و تورم بی سابقه در کشور خودمان -فروش کالاها و خدمات بدرد نخور فراوان شده است و اصولآ برخی از شرکت ها برای رقابت با همکاران خود و برخی از مشتریان برای خرید محصولات یا خدمات دچار مشکل انتخاب هستند.
به کرات برای من پیش آمده است که با این سوال یک مشتری مواجه شده ام.
-پس چرا شرکت رقیب شما این محصول را با این قیمت می دهد؟!
-پس چرا دفتر رقیب شما با این قیمت خدمات میدهد؟!
-چرا فُلان پیمانکار سفت کاری ساختمان را با این مقدار انجام می دهد؟!
سه گام مهم برای پاسخ به این سوال :
1-تمایز شما با رقبا
در گام اول کافی است شما وجه تمایز خود را نسبت به رقبا به مشتری در تمام رسانه های موجود خود اعلام کنید و روی آن مانور دهید کاربر باید بداند کار شما در چه سطحی می باشد مسلمآ وجه تمایز شما نقطه خوبی است تا کاربر متوجه علت قیمت گذاری جدید سیستم رقیب بشود. و از طرفی رقیب شما اگر بخواهد همچین کاری را انجام دهد قیمت تمام شده محصولش ناخودآگاه بالا می رود.
2-کیفیت محصول شما
گام دوم,بر روی کیفیت محصول خود مانور بدهید مسلمآ کیفیت یک ساختمانی که با متری 2 میلیون تومان ساخته شده باشد با ساختمانی که با متری 4 میلیون تومان ساخته شده باشد یکی نیست و هیچ وقت نمونه کار شما با نمونه کار شرکت رقیب یکی نیست پس نمونکارشما تصدیق کار شما برای قرارداد جدیدتان است.
3-آگاه سازی مشتری
بیشترین تاثیر را من از این روش گرفته ام این روش کمک می کند که بین مشتری و شما یک اعتماد متقابل صورت گرفته و مشتری آگاهانه شما را انتخاب نمایید و ترس تبلیغات ارزان را از سایه شما برمیدارد. برای مثال,مشتری به دفتر من آمد و پروژه ای را که من 100میلیون قیمت داده بودم را گران دانست و گفت رقبای من این محصول را کمتر از 40 میلیون قیمت داده اند,من از این گام استفاده کردم و در جا به ایشان گفتم آقای حسینی شما میتوانید دلار را برای من نصف قیمت بخرید یا حتی طلای خالص را با یک تخفیف 10% درصدی برای من خرید کنید زمانی که او اعلام ناتوانی کرد, در ادامه به او توضیح دادم که اگر شرکت رقیب ما بجای کارشناسان مجرب از کارگران ساختمانی برای پروژه ایشان استفاده کند باید 60 میلیون پرداخت کند
به او توضیح دادم که پروژه های نرم افزاری برطبق نفرساعت محاسبه میشوند و این قیمت گذاری خارج از عرف می باشد و در نهایت به ایشان توضیح دادم شرکتی که نتواند قیمت تمام شده کالای خود را محاسبه کند چطور میتواند شما را در ایجاد ,تبلیغات و برندینگ,مشاوره و فروش رهبری نماید.
این مشتری تبدیل به مشتری وفادار من شد و الان بیش از 10 سال است که مشتری ما باقی مانده است چون ماهیگیری یاد گرفت و دیگر هر حرفی را قبول نمیکند خود او به من گفت که این روش در ابتدای کار خیلی به او کمک کرد تا تصمیمات درست بگیرد به قول یک ضرب المثل انگلیسی :
من آنقدر ثروتمند نیستم که جنس ارزان بخرم
کسانی هستند که سالی 10 جفت کفش میخرند و هر بار خوشحال از اینکه کفش ارزانی را خریده اند بدون فکر به اینکه اگر هزینه 5 بار را در مرحله اول یک برند خوب را خرید بودند هزینه 5 بار دیگر برای آنها ذخیره شده بود.
باید به مشتری ماهی گرفتن را یاد بدهید آنها باید بدانند که قیمت ارزان کالا یا خدمات میتواند در بعضی از حالات ضرر بسیاری به آنها بزند شما یک محصول شرکت LG را با یک محصول فیک شرکت GL در کنار هم نگاه کنید تفاوت کیفیت از ظاهر آنها و جنس بکار رفته داخل آن نیز محسوس است.
یک مثال دیگه, تجربه من از فروش فرش به من نشان داد برخی شرکت ها برای کاهش هزینه هاو جذب مشتریان زیر قیمت استاندارد یک تا چند نخ یا تار و پود آن را عوض میکنند تا راهکار قیمت پایین را برای جذب مشتری اعمال کنند.
باتلاق قیمت پایین باعث از بین رفتن خیلی از بنگاه های اقتصادی کوچک و بزرگ شده است این تجربه راشاید شما هم داشته باشید فست فودی که برای رقابت با رقبا به جای کیفیت بالا یا محصول خاص,قیمت پایین را انتخاب می کندبیش از 80% محکوم به شکست است.
در مقاله بعدی روش های قیمت گذاری صحیح خدمات و محصولات را به شما آموزش میدهیم.
پست اختصاصی
تاریخ : 01/06/1399
نویسنده : مهندس مجتبی غلامپور
وبسایت : www.ArianTeam.com